ایهان ایهان ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

آیهان شاه قصه پریان

آیهان عشق زندگی

زندگی زیباست ای زیبا پسند     ..     زنده اندیشان به زیبایی رسندniniweblog.com

به وبلاگ فرمانروای ماه  مامان مهسا و بابا وحید آیهان جونم خوش آمدید

 

نایت اسکین

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

مهمانی مامان جون

پسملی یکی یه دونه من شاخه نبات زندگی من تازگیا قد کشیده و با چند کلمه هم جمله درست میکنه با شیرین زبونی هایش تمام وقت من رو گرفته تا میخوام بیام سر لبتاب میاد میشینه کنارم دکمه ها رو میزنه و .. تا میخوام لحظه ای آسوده باشم میاد مامان جون رو صدا میکنه گوشی تلفن ر و بر میداره به امید شنیدن صدای مامان جون به گوشش می چسبونه از شیطنت هایش هر چی بگم کم گفتم . این روزها یا دلش میخواد خونه مامان جون بریم یا پارک بادی کودکان ..   امروز مامان جون مهمونی داده بود تو غذاخوری غزال واسه خاله ندا و دختر دایی سودا . از صبح رفته بودیم خونه مامان کلی تدارک دیدیم من هم کلی کمک کردم دلمه پیچ رو انگولک کردم کار نکرد . دسرها رو تزیین میکردم در ...
19 ارديبهشت 1392

تولد 16 ماهگی و 16 دندونی

پرنس ناز نازیم ١٦ ماهگیت هم مباررررررررررررک باشه گلم  البته با کمی تاخیر .. شاخه نباتم بس که این روزها شیطون شدی من دیگه وقت نمیکنم بیام برایت از خودت بنویسم ولی این لحظه های خوب رو با تمام وجود بر جان میخرم نفس مامانی ١٦ تا مروارید هایت چشمک میزنن. . قند عسلم  هر روز یک کمی نسبت به روز گذشته بزرگ میشی تقریبا همه ی- کارهاتو خودت میکنی . کارای جدیدی که میکنی غذاتو خودت میخوری , با خودت بازی میکنی , بس که مهربونی همه ی نی نی هارو بوس میکنی , گوشی رو بر میداری و ور ور حرف میزنی , از روی مبلها بالا پایین میری , موهاتو شونه میکنی , خلاصه کلی کارای دیگه... شاید اینا کارای جالبی نبا...
19 ارديبهشت 1392

تولد آیهان جون خونه مامان جون

   امروز اومدیم خونه مامان جون برای گل پسرم آیهان جشن تولد خودمانی بگیریم مامان جون کلی زحمت کشیده بود و خاله ها رو هم دعوت کرده بود با مادربزرگم . دایی رضا هم برای قند عسلم کیک تولد گرفته بود خیلی روز قشنگی بود کلی برای شیرین گندمکم کادو رسید یکی یه دونه ام نمیدونید چه ذوقی میکرد برای باز کردن کادو ها و من از خنده های شیرین پسرم دلم ضعف می رفت کاش میشد تمام لحظه ها رو زنده نگهداشت جا دارد از همینجا از مدیر سایت تشکر کنم که این سایت را برای ثبت خاطرات کودکمان تهیه کرده است .    گل پسرم بس که مهربونه هر چیز خوشمزه رو دوست داره با عزیزانش تقسیم کنه بفرمایید سیب ! این دو تا قند ...
19 ارديبهشت 1392

پسر نازمامان

سلام ایهان رو اوردیم بادی  اخه پسرم عاشق بادی هستش خصوصا سر سره سواری عزیزمامان تو بادی یه لحظه هم چشم از من برنمیداشت ایهان این روزا خیلی وابسته م شده همش حواسش به منه که تنهاش نذارم  قوربونش بشم من که دلم واسه خندیدنش و ماه (مامان مهسا )گفتنش میلرزه .. ...
19 ارديبهشت 1392

آیهانم با جشن تولد 15 ماهگی ونیش مروارید هایی دیگروشیطونییاش

سلام سلام سلام به همه ی دوستای مهربونمون پسملی مامانی دوم آذر ماه ١٥ ماهه شد ولی به دلیل شیطنت گل پسر وقت نمیکنم به وب سر بزنم(پوزش) نفسم هفتهی پیش رفتیم واسه اندازه گیری قد- وزنت بهداشت قد:٨٣و وزن :٥ / ١٢کیلو ولی دور سر یه خورده بیش از معمول بود... راستی عسلم دوتا از مروارید هاتم از پایین دارن میزنن بیرون تازگیا مامانی خیلی خیلی شلوغ وشیطون شدی به همه چیز انگولک میکنی یه چیز سالم توخونه نداریم بعضی وقتا از دستت کلافه میشم ومیشینم گریه میکنم هر روزمیخوای بری خونه ی آی سو منم اجازه نمیدم گریه میکنی آخه گلم اونجا هم شلوغی میکنی.. اونروز دستم رو گاز گرفتی دستم کبود شده .. وقتی هم گریه میکنم خودتم ناراحت م...
10 آذر 1391

خبر خبر نفسم با نیش یازدهمین ودوازدهمین مروارید و یه شیرین کاریه دیگه

سلام جوجه ی نازنازیم   پسملی خوشملم امروز صبح وقتی داشتیم باهم بازی میکردی متوجه دوتا از مرواریدهای کوچولوت شدم  راستی عسلم از وقتی پنج ماهه بودی (یا شاید هم کوچولوتر)بابایی هر روز باهات تمرین میکرد که بابا رو چقدر دوست داری بعد دستاش رو باز میکردو میگفت اینقد ..که امروز وقتی بابایی بهت گفت بابارو چقدر دوست داری خودت دستاتو باز کردی به نشانه ی اینقد وبا این کار شیرینت منو بابایی کلی ذوق کردیم     ...
3 آبان 1391

تولد 14ماهگی پسملی شیرینم

پسر مثل قندم  گل پسر نباتم تولدت مبارک .....مبارکههههههههههههه مبارک آیهانم نفس زندگیم امروز هم14ماه از بودنت در کنارم با تو گذشت وروز به روز شیرین ترین قصه ی زندگی منو بابایی را با بهترین خاطرات ورق میزنی وبا بزرگ شدنت وکارای جدیدت بیشتر به عظمت خالق یکتایم پی میبرم... عشقم زبان از دوست داشتنمان وعشقمان نسبت به تو قاصر است امیدداریم بتوانیم بهترین فرزند دنیا را تربیت کنیم وهیچ وقت در این مورد کوتاهی نخواهیم کرد..  عسلم تا جاییکه بتوانیم تلاش خواهیم کرد تا تو بهترین باشی  این نوشته ی کوتاه برگ سبزی از مامانی وبابایی برای تو ثمره ی زندگیمان..   ...
2 آبان 1391

پرنس کوشولو

                                         گل پسرم دیگه واسه خودت مردی شدی وباکارای جدیدی که تازگیا میکنی خیلی خیلی خوشحالم میکنی..                                     خونمونو نپتون میکشی .. با دستمال گردگیری میکنی.. با هاپویی که مامان جون واست خ...
30 مهر 1391

میلاد باسعادت امام رضا

           زائری بارانیم آقابه دادم میرسی"بی پناهم خسته ام ..تنها به دادم میرسی...گرچه آهو نیستم..اما پر از دلتنگیم.... ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی..........                           پیشی ملوسم مامان جون ودایی رفتن مشهد پابوس امام رضا ومنم خیلی دلتنگشونم..             ...
6 مهر 1391